21 آبان 1397 - 20:32

سایه مناقشات سیاسی بر مدیریت شهری

باید این واقعیت را پذیرفت که شهر تهران بیش از هر زمان دیگری به یک مدیریت فعال، باثبات، کارامد و باانگیزه نیازمند است و لازم است برای رسیدن به این ثبات در مدیریت از بسیاری از لشکرکشی و لابی گری‌های سیاسی برای منافع حزبی عبور کرد.
نویسنده : محمدرضا شبانی
کد خبر : 1728
ساختمان در خیابان بهشت طی یک سال گذشته در دوران زعامت اعضای باصطلاح یکدست اصلاح طلب شورای پنجم، دو سرپرست و دو شهردار را به خود دیده و حالا با تصویب و تأیید قانون منع بکارگیری بازنشستگان در ارکان دولت، محمد علی افشانی نیز با شهرداری خداحافظی کرد و شورای پنجم این روز‌ها مشغول انتخاب سومین شهردار هستند. موضوعی که باید به آن توجه داشت این است که شهرداری تهران به خاطرذی نفع بودن یک هشتم جمعیت کشور، جایگاه ویژه‌ای دارد و از اردیبهشت ۹۶ که اصلاح طلبان متولی این پست شدند، سایه مناقشات سیاسی و حزبی بر مدیریت شهری و مسائل مبتلا به مثل ترافیک، بافت فرسوده شهر و. سنگینی می‌کند. کش و قوس‌هایی سیاسی تا جایی است که محسن هاشمی که به عنوان سرلیست امید با رأی بالایی مواجه می‌شود، به دلایل صرفاً سیاسی و نه فنی از شهردار شدن باز می‌ماند؛ برای مثال در فرایند انتخاب اخیر شهردار، محسن هاشمی، که چندی‌پیش اعلام کرده بود تا بازنشستگی اش تنها چهار سال فاصله دارد، با هشت رای در مقابل ۱۴ رای رسول کشت‌پور، ۱۱ رای عباس آخوندی و پیروز حناچی، ۱۰ رای غلامرضا انصاری و سیدکامل تقوی‌نژاد، حتی در زمره پنج گزینه اعضای شورا هم قرار نگرفت. روز یکشنبه (۲۰ آبان) شورا شنوای برنامه‌های منتخبان بود و دو گزینه از بین این پنج گزینه معرفی شد. آخوندی با ۱۶ رأی و حناچی با ۱۱ رأی به عنوان دو گزینه‌ای هستند که روز سه‌شنبه ۲۲ آبان از میان‌شان گزینه نهایی شهرداری انتخاب می‌شود و احتمال شهردارشدن عباس آخوندی بیشتر است.
اما کلان شهر تهران آنقدر با مسائل و مناقشات گوناگون روبه رو است که بدون شک حل آن با بهترین و شایسته‌ترین افراد هم سخت به نظر می‌رسد. با احتساب این شرایط انتظار می‌رود تا در انتخاب گزینه نهایی شهرداری شاخص‌هایی همچون تخصص، تجربه کاری مرتبط، دارا بودن کارنامه مثبت، جوانی و انگیزه بالا، روحیه کار جمعی، داشتن برنامه راهبردی برای توسعه شهری و... ملاک و معیار باشند.
مروری بر گزینه‌های انتخابی شورای پنجم که گویا تجربه تلخ شورای اول را تکرار می‌کنند، نشان می‌دهد که اختلافات حزبی برای چنگ زدن به ریسمان قدرت همچنان ادامه دارد و سیاسی کاری بر شایسته سالاری و خدمت خالصانه به شهروندان می‌چربد، کارگزاران و اتحاد ملت هر یک برای خود جایگاه ویژه‌ای قائل اند.
رقابت سیاسی در اردوگاه اصلاح طلبان در شورای شهر با محوریت سه حزب کارگزاران، اعتماد ملی و اتحاد ملت، باعث شده تا رویکرد سیاسی- جناحی بر شایسته سالاری غلبه کند؛ آفتی که در چهار دهه اخیر به مانعی برای کارآمدی مدیریت‌های کشور بدل شده است. تجربه سیاسی کاری در حوزه‌های گوناگون اعم ازدولت و قوه مجریه و معاونان و استانداران و فرمانداران، مجلس شورای اسلامی و شورا‌های شهر و روستا درطول سال‌های اخیر آنقدر پرهزینه و رنج آور بوده که به نظر می‌رسد دیگر تکرار آن در چهل سالگی انقلاب قابل قبول نباشد.
در حال حاضر نام شخصی برای تصدی مدیریت شهری بر سرزبان هاست که کارنامه مناسبی را در اختیار ندارد. انتقاد‌هایی درباره سقوط هواپیما، تصادف‌های سنگین جاده‌ای با تلفات بالا، حادثه‌های ریلی مانند حادثه قطار تبریز مشهد، گرانی شدید قیمت مسکن، خرید واگن از خارج بدون لحاظ کردن توان داخلی، بهم خوردن قرارداد‌های خرید هواپیما‌های پسابرجامی، کسری ساخت در بخش مسکن، بی توجهی به پروژه‌های نیمه تمام به ویژه مسکن مهر، نارضایتی مردم و مسئولان حتی رئیس جمهور که دولت را در زمینه مسکن بدهکار مردم می‌داند و ...، این سؤال را مطرح می‌کند که به کدام دلیل منتخبان مردم درشورای اسلامی شهر تهران باید وزیر مستعفی را انتخاب کنند.
با این حال، باید این واقعیت را پذیرفت که شهر تهران بیش از هر زمان دیگری به یک مدیریت فعال، باثبات، کارامد و باانگیزه نیازمند است و لازم است برای رسیدن به این ثبات در مدیریت از بسیاری از لشکرکشی و لابی گری‌های سیاسی برای منافع حزبی عبور کرد. مردم با گذشت بیش از یک سال و اندی نمی‌توانند منتظر معرفی نامزدهاو برنامه هایشان برای مدیریت شهری باشند؛ چرا که در پایان دوره چهارساله اصلاح طلبان در شورای شهر کارنامه شهردار ان‌ها ملاک قضاوت شهروندان در زمینه کارآمدی تفکر جریان اصلاح طلب خواهد بود نه تعداد شهردار!

ارسال نظرات